میخواهم با تو باشم
ارزوی محال است میدانم
میخواهم صدای خنک تو در رگهایم راه رود
هزیان غریبی است میدانم
ارزوی محال است میدانم
میخواهم صدای خنک تو در رگهایم راه رود
هزیان غریبی است میدانم
میخواهم در هر طپش قلبت جریان یابم
رویای شیرین است میدانم
میخواهم دوستت داشته باشم
باری عظیم است میدانم
میخواهم وسعت قلمرو حکومتم در بیکران قلبت باشد
جهانخواهی است میدانم
میخواهم باتو بمیرم
میخواهم باتو بودن بگیرم
میخواهم طلوع خورشید صبح من از افق قلب تو باشد
میخواهم دلتنگی غروب روزم در گرمی دستان تو شیرین گردد
خودخواهی محال است میدانم
.
.
viva(ویدا طهرانی )
رویای شیرین است میدانم
میخواهم دوستت داشته باشم
باری عظیم است میدانم
میخواهم وسعت قلمرو حکومتم در بیکران قلبت باشد
جهانخواهی است میدانم
میخواهم باتو بمیرم
میخواهم باتو بودن بگیرم
میخواهم طلوع خورشید صبح من از افق قلب تو باشد
میخواهم دلتنگی غروب روزم در گرمی دستان تو شیرین گردد
خودخواهی محال است میدانم
.
.
viva(ویدا طهرانی )
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar